در مقابل همدیگر قرار دادن دو ابزار، همواره به این معنا نیست که ما در نهایت یک برنده و یک بازنده داشته باشیم. در بسیاری از موارد، با مقایسه کردن دو ابزار، میتوانیم درک بهتری از چیستی هرکدام و مرزبندی کاربردهای آنها داشته باشیم. این دقیقا هدفیست که ما در این مطلب از وبلاگ همروش به دنبال آن هستیم.
داکر و کوبرنتیز دو ابزار بسیار مهم و ضروری در توسعه و استقرار نرمافزارهای امروزی هستند و نادیده گرفتن هرکدام از این موارد در فرایند ساخت یک اپلیکیشن، ممکن است به ضررتان تمام شود.
تفاوت داکر و کوبرنتیز در چیست؟
ما در کنار هرکدام از اسامی داکر و کوبرنتیز دو عنوان دیگر را نیز میشنویم: کانتینر و اُرکستریشن. کانتینر همواره با عنوان داکر جفت بوده و ارکستریشن نیز در کنار کوبرنتیز استفاده میشود. تفاوت اصلی داکر و کوبرنتیز نیز دقیقا در همین دو عنوان است.
کانتینرها را مانند بستههایی در نظر بگیرید که تمام نیازمندیهای لازم برای اجرا یک اپلیکیشن را در خود نگهداری میکنند. برای مثال تصور کنید که شما اپلیکیشنی تحت عنوان x نوشتهاید و برای اجرا کردن آن نیاز است که روی سیستمعامل میزبان، آخرین نسخه پایتون، جنگو، MySQL و Kafka نصب شده باشد. در این حالت شما نیاز دارید که تمام این ابزارها را بهصورت تکبهتک روی سیستمعامل نصب و پیکربندی کنید. حقیقتا انجام چنین کاری، سخت و اشتباهپذیر است.
کانتینرها که توسط داکر ایجاد میشوند در حل این مشکل به شما کمک خواهند کرد. در واقع زمانی که شما پروژه x را توسعه میدهید، میتوانید آن را به همراه تمام نیازمندیها (پایتون، جنگو، MySQL و Kafka) درون یک پکیج یا بسته قرار داده و با استفاده از یک دستور بهصورت کامل روی سیستمعامل میزبان اجرا کنید.
بنظر همه چیز بهخوبی پیش میرود، پس چرا به ابزار دیگری مانند کوبرنتیز برای ارکستریشن نیاز داریم؟ زمانی که اپلیکیشن شما بزرگ شود و یا در توسعه آن از معماری میکروسرویس استفاده کنید، نیاز دارید که کانتینرهای بیشتری را ایجاد کنید و مدیریت تعداد زیادی از کانتینرها واقعا کار دشواری است.
به همین دلیل است که در کنار داکر نیاز است که از کوبرنتیز نیز استفاده کنیم. در نتیجه این دو مکمل یکدیگر هستند. البته داکر ابزاری مشابه با کوبرنتیز با نام Docker Swarm ارائه کرده که البته در مقایسه با کوبرنتیز در انجام بسیاری از کارها ناتوان است.
حال برای اینکه به صورت خلاصه و البته سادهتر تفاوت میان داکر و کوبرنتیز را به شما نشان دهیم، یک جدول کُلی از این تفاوتها را آماده کردهایم: (البته هر بخش میتواند شامل موضوعات مختلف دیگری نیز باشد اما این جدول تنها برای آشنایی اولیه است)
کوبرنتیز | داکر | |
---|---|---|
استفاده و کاربرد اصلی | کوبرنتیز یک سیستم ارکستریشن برای اجرا کانتینرهاست. با استفاده از کوبرنتیز میتوان پروسههایی مانند دیپلوی کردن، مدیریت و مقیاسدهی به اپلیکیشنهای کانتینرسازی شده را خودکارسازی کرد. | داکر پلتفرمی برای ایجاد کانتینرهاست. اپلیکیشنهای کانتینرسازی شده با استفاده از داکر میتوانند به صورت دستی و یا توسط ابزارهای ارکستریشن اجرا شوند. |
چه چالشی را حل میکند؟ | زمانی از کوبرنتیز استفاده میشود که اپلیکیشنها به کانتینرهای مختلفی تبدیل شده و مدیریت کانتینرها با تعداد زیاد، چالشبرانگیز و سخت میشود. | زمانی که قصد Build و تست اپلیکیشن داشته باشیم و بخواهیم که به سادگی اپلیکیشن در هر محیطی اجرا شود، از داکر استفاده میکنیم. البته دلایل بسیار بیشتری برای این موضوع میتوان عنوان کرد. |
چگونه کار میکند؟ | کوبرنتیز، کانتینرهای مختلفی که مرتبط با یک اپلیکیشن هستند را در کنار همدیگر قرار میدهد. هر کانتینر ممکن است چندین نمونه از خود داشته باشد، در نتیجه اگر چندین درخواست برای یک سرویس ارسال شود، کوبرنتیز میتواند درخواستها را بین نمونههای (Replica) مختلف توزیع کند. بررسی سلامت و درست عمل کردن هر کدام از این سرویسها نیز برعهده کوبرنتیز خواهد بود. | کانتینرها شامل کدبیس اپلیکیشن و تمام نیازمندیهای آن است. در نتیجه مهم نیست که روی سیستمعامل میزبان نیازمندیهای شما نصب شده باشد یا نه، با اجرا کردن کانتینر، اپلیکیشن شما نیز به درستی اجرا خواهد شد. |
برای درک هرچه بهتر هرکدام از این ابزارها نیاز است که با اصلیترین کاربردها و فواید آنها آشنا شویم. به همین دلیل در ادامه مطلب به صورت جداگانه، با فواید و کاربردهای داکر و کوبرنتیز آشنا خواهیم شد.
فواید و کاربردهای داکر
- حملپذیری یا Portability: یکی از اصلیترین کاربردهای داکر قابلیت اجرا کردن اپلیکیشنها در هر سیستمعاملی بدون در نظر گرفتن نصب شدن وابستگیهاست. در نتیجه شما به آسانی میتوانید نرمافزارتان را بدون دردسر در هر محیطی به سادگی نصب کرده و بدون نگرانی از درست اجرا نشدن برای همتیمیهایتان ارسال کنید.
- محیط ایزوله: داکر به توسعهدهندگان امکان فراهم کردن محیطهای ایزوله برای برنامهها را میدهد. این به این معنی است که هر برنامه و تمام وابستگیهایش در یک کانتینر جداگانه قرار میگیرند، که از تداخل با برنامهها و سرویسهای دیگر جلوگیری میکند.
- مدیریت منابع بهینه: داکر به مدیران سیستم امکان مدیریت بهینه منابع را میدهد. با استفاده از داکر، میتوان برنامهها را در بسترهای مختلف اجرا کرد و منابع را بهصورت بهینه مدیریت کرد.
- استقرار سریع: استقرار برنامهها با داکر بسیار ساده و سریع است. این به توسعهدهندگان اجازه میدهد که برنامههایشان را با کمترین زمان ممکن در محیط تولیدی (Production) قرار دهند.
فواید و کاربردهای کوبرنتیز
- استقرار و مدیریت کانتینرها: کوبرنتیز به توسعهدهندگان امکان مدیریت و استقرار برنامههای کانتینری را در محیطهای بزرگ و پیچیده فراهم میکند. این به مدیران امکان مدیریت هزاران کانتینر در یک سیستم را میدهد.
- مقیاسپذیری: کوبرنتیز به سادگی امکان مقیاسپذیری برنامهها را فراهم میکند. با افزایش بار کاری، میتوان منابع را به صورت خودکار افزایش داد و سپس پس از کاهش بار کاری، مقدار آنها را کاهش داد.
- خودکارسازی: کوبرنتیز ابزارهایی برای خودکارسازی فرایندهای مدیریتی و عملیاتی در محیط کانتینری فراهم میکند. خودکارسازی این امکان را فراهم میکند تا فرایندهایی مانند استقرار، مقیاسپذیری و پایش به صورت خودکار انجام شوند و نیازی به مدیریت دستی نباشد.
- امنیت: کوبرنتیز با ایجاد قابلیتهایی مانند دسترسی مبتنی بر نقش، ایزولهسازی شبکهای و اسکن ایمیجها به امنیت بیشتر اپلیکیشنهای شما کمک خواهد کرد.
- اطمینان از پایداری و قابلیت اطمینان: کوبرنتیز به دلیل معماری توزیعشده و ابزارهای مدیریت شبکه، اطمینان از پایداری و قابلیت اطمینان بالایی برای برنامههای کانتینری فراهم میکند.
در پایان
اگر به دنبال انتخاب یک برنده میان این دو ابزار بودید، ببخشید که ناامیدتان کردیم! اما مهمترین قضیهای که باید یاد بگیریم این است که داکر و کوبرنتیز رقیب یکدیگر نیستند، بلکه همدیگر را کامل میکنند. هدف این مطلب در نهایت پیدا کردن درک درستی از چگونه کار کردن هر کدام از این موارد و سناریوهای استفادههای آنها بود. امید است که این موضوع را به خوبی یاد گرفته باشیم.